گاهی اوقات شخص با اینکه از نظر عقلی و قلبی تمایلی برای ادامه یک ارتباط ندارد اما احساساتی مانند ترحم، دلسوزی و گناه موجب می شود که به یک رابطه غلط ادامه دهد و در نتیجه کار او به ازدواج از روی دلسوزی و ترحم ختم می شود که اصطلاحا به آن احساس ترحم در ازدواج گفته می شود. در یک ازدواج مناسب، دو نفر می توانند یکدیگر را برای رسیدن به موفقیت و اهداف حمایت کنند، زمانی که زن و شوهر در موفقیت یکدیگر شریک می شوند ارتباط شان تقویت خواهد شد.

اگر دلیل مناسبی برای ازدواج تان داشته باشید و شریک زندگی خود را درست انتخاب کرده باشید، ازدواج سکوی پرتاب شما می شود و بهترین فرصت برای موفق شدن شما خواهد شد. اما اگر دلیل مناسبی برای ازدواج نداشته باشید و به غلط وارد زندگی مشترک شوید ممکن است تعارضات زندگی تان روز به روز بیشتر شود. احساس ترحم در ازدواج و ازدواج از روی دلسوزی با آسیب ها و مشکلاتی همراه است که در این مقاله به بررسی آن ها خواهیم پرداخت.

نشانه های ازدواج از روی ترحم و دلسوزی با چند سؤال ساده می توانید به واقعیت مشکل های خود پی ببرید و مطمئن شوید که با همسرتان به علت دلسوزی ازدواج کرده اید یا خیر؟ آیا در زندگی مشترک خود همیشه نقش یک دایه مهربان تر از مادر را بازی می کنید؟ آیا با هدف تغییر مسیر زندگی فرد یعنی همسر خود با او ازدواج کرده اید؟

اینکه قصد داشته باشید فرد دیگری را نجات دهید احساس خوشایندی است، اما اگر این تصمیم بر پایه نجات دادن شخص دیگر با همدلی با شرایط او ایجاد شود، زندگی مشترکی که از آن لذت ببرید و رضایت خود را در آن پیدا کنید، به وجود نمی آید.

عواقب و آثار منفی ناشی از ازدواج از روی ترحم و دلسوزی

زمانی که ازدواج شما از روی ترحم باشد ممکن است موجب ایجاد عواقب منفی شود و در طول زمان به هیچ عنوان نمی توانید آن را نادیده بگیرید، آثار منفی به این صورت است: مشکلات و تنش ها به حدی می رسند که احتمال دارد روابط شما و دیگران را تخریب کنند. هرچه احساس و ترحم شما نسبت به همسرتان بیشتر شود، احتمال نقدها و تنش ها در رابطه تان افزایش پیدا می کند و در نتیجه این مسئله سبب ایجاد احساس شکست و تنفر در شما خواهد شد. شما دائما نگران این موضوع هستید که با ترک زندگی مشترک، به جای نجات دادن، بیشتر همسر خود را به سمت مشکلات سوق می دهید. این موضوع باعث می شود که مشکلات تان بیشتر شود و احتمال دارد برای هر دو نفر عواقب زیادی به وجود آید. در این نوع ازدواج ممکن است مدام به خواسته ها و نیازهای شریک زندگی تان توجه کنید و به مرور توجه به خود را از دست بدهید. کم کم نقش شما به عنوان یک شریک زندگی به عنوان یک پدر یا مادر دوم تبدیل می شود و احتمال دارد شما در ادامه به عنوان پذیرنده عیب ها و مشکلات طرف مقابل تبدیل شوید. عزت نفس و استقلال شخصیتی شما احتمال دارد به خطر بیفتد و از آن جا که ترحم در زندگی مشترک وجود دارد به تدریج قدرت خود را از دست می دهید. وابستگی به جای ارتباط واقعی و عشق همه زندگی شما را فرا می گیرد و به مرور در این مشترک فرسوده و خسته خواهید شد. احتمال تجربه افسردگی و قدرنشناسی در این زندگی بیشتر است. در این زندگی روحیه شما به شدت ضعیف شده، علاوه بر این آسیب پذیر می شوید. رابطه ای که به علت دلسوزی و ترحم شکل گرفته باشد همیشه یک نفر مجبور به تحمل شرایط سخت و آسیب های متعدد شده و در حقیقت فدای طرف مقابل می شود. نکته مهم این است ازدواج از روی دلسوزی به هیچ عنوان سرانجام خوشایندی نخواهد داشت. علت تمایل به ازدواج از روی ترحم و دلسوزی چیست؟

به طور معمول کسانی که از روی دلسوزی و ترحم ازدواج می کنند از لحاظ روانی آسیب دیده اند. کودک درون آسیب دیده یا ضمیر ناخودآگاه شان که در گذشته دچار آسیب های روانی زیادی شده است باعث تمایل فرد به داشتن رابطه ترحم آمیز و از سر دلسوزی خواهد شد.

رایج ترین و مهم ترین دلیل این است که خودتان را دوست ندارید و حاضر نیستید برای خوشحالی خودتان کاری انجام دهید و یک رابطه سمی و از روی ترحم را کنار بگذارید. هنوز در خیالات دوران کودکی خود سیر می کنید و می خواهید کارهای نیمه تمام کودکی خود را به پایان برسانید. کودک درون شما که یک روز دوست داشت پدر، مادر یا یکی از اقوام تان را نجات دهد اما موفق نبود، حالا در حال هدایت کردن شماست. چون نجات دهنده ای برای شما نیامده است اکنون خودتان نقش ناجی را برعهده دارید.

شاید نیاز به حس برتر بودن، قوی بودن و مهم بودن دارید و اینگونه به خواسته خود می رسید. اعتماد به نفس و اطلاعات کمی برای برقراری ارتباط دارید و رویارویی با افراد درمانده برای تان ساده تر است و فقط کافی است برای آن ها دلسوزی کنید. رابطه شما تحت تأثیر ضمیر ناخودآگاه تان است و ممکن است عشق را با ترحم اشتباه گرفته باشید. چگونه مانع ازدواج از روی ترحم و دلسوزی شویم؟

اگر از روی ترحم ازدواج کرده اید بهتر است در این خصوص با روانشناس یا مشاور صحبت کنید تا مشکل تان به صورت ریشه ای حل شود. به همین خاطر برای اینکه به علت ترحم و دلسوزی به کسی پاسخ مثبت ندهید باید به شکل منطقی با خودتان خلوت کنید و در صورت نیاز با یک مشاور با تجربه مشورت کنید. شما مسئول مشکلات دیگران نیستید و در به وجود آمدن آن مشکلات نقشی ندارید پس نمی توانید با ازدواج کردن مشکلات طرف مقابل را حل کنید.

زندگی و ازدواج با کسی که نمی تواند از عهده مشکلات خود بیابد و همیشه به یک تکیه گاه نیاز دارد خیلی سریع تر از آنچه که فکرش را بکنید شما را فرسوده و دلزده خواهد کرد. به همین دلیل شما در مدت زمان بسیار کم به یک شخص افسرده تبدیل می شوید که به هیچ عنوان انرژی و روحیه ای برای شاد زندگی کردن ندارد. شما در این رابطه مجبور هستید همه وقت و انرژی خود را صرف طرف مقابل کنید؟

درست است که بعد از ازدواج و زندگی مشترک، زن و شوهر باید در خوشی و ناخوشی کنار هم باشند اما اگر دلیل ازدواج تان همراهی در مشکلات شریک زندگی تان باشد به این معنا است که تصمیم شما کاملا اشتباه است. اگر شریک عاطفی یا نامزد شما دارای مشکلات روحی و روانی باشد و خودش توانایی لازم برای کنار آمدن با آن را ندارد مشخص است که شما هم نمی توانید مشکل او را حل کنید و باید از یک مشاور در این زمینه کمک بخواهید.

دلایل اشتباه بودن ازدواج از روی ترحم

اشتباه در ازدواج دلایل متعددی دارد و ازدواج از روی دلسوزی یکی از این علل است. برخی از دلایل اشتباه بودن ازدواج از روی ترحم به شرح زیر هستند: عدم آمادگی شخصی: ازدواج به آمادگی شخصی نیاز دارد. اگر شخص به طور کامل برای زندگی مشترک خود آماده نباشد، ممکن است با تنش ها و مشلات زیادی روبرو شود. اندازه گیری غلط از عشق: برای اینکه یک رابطه زناشویی موفق و پایدار باشد، عشق و علاقه به هیچ عنوان به تنهایی کافی نیست. ازدواج موفق نیاز به تطابق در بسیاری از جوانب زندگی مشترک دارد. عدم تطابق اهداف و ارزش ها: اگر دو نفر اهداف و ارزش های مشترک متفاوتی داشته باشند، این موضوع می تواند در طول زمان باعث ایجاد مشکلات و تنش های زیادی شود. بر همین اساس اگر این تطابق وجود نداشته باشند ممکن است ازدواج غلط باشد. عدم سازگاری در ارتباطات: ارتباطات مؤثر و سالم در یک رابطه زناشویی اهمیت فراوانی دارند. اگر دو نفر نتوانند به طور صحیح با یکدیگر ارتباط سالم برقرار کنند و مشکلات خود را به شکل سازنده حل کند، ازدواج آن ها از پایه غلط است. احساس ترحم در ازدواج و مشکلات آن

ازدواج به علت دلسوزی ممکن است در ابتدا راهکاری مناسب برای حل مشکل به نظر برسد اما به طور معمول در طولانی مدت سبب ایجاد مشکلات زیادی می شود. از مهم ترین و اصلی ترین مشکلات مربوط به احساس ترحم در ازدواج می توان به موارد زیر اشاره کرد: ترس از تنهایی: گاهی اوقات، دلسوزی و ترحم از ترس از تنهایی نشأت می گیرد. این ترس باعث ایجاد انتخاب های ناسالم در روابط خواهد شد. احساس پشیمانی: با گذشت زمان شخص ممکن است حس کند که انتخاب او به جای عشق واقعی بر پایه ترحم و دلسوزی بوده و تصمیمی که گرفته اشتباه است به همین خاطر احساس پشیمانی می کند. مسائل مالی: اغلب ازدواج هایی که بر اساس دلسوزی شکل می گیرند ممکن است درگیر مسائل مالی پیچیده ای شوند، زیرا تصمیمات مالی بر پایه همدلی و نه براساس تصمیم گیری عقلانی شکل می گیرد. نارضایتی جنسی: دلسوزی و ترحم نمی تواند جایگزین تمایلات و جذابیت جنسی شود. به همین خاطر نارضایتی جنسی یکی از مشکلات معمول در این نوع از ازدواج ها محسوب می شود. عدم وجود عشق و شور: ازدواج بر پایه عشق بنا شده است اما اگر فقط دلسوزی به عنوان انگیزه ای برای ازدواج باشد ممکن است زندگی مشترک هیچگونه عشق و شور واقعی نداشته باشد. از دست دادن فرصت های بهتر: ازدواج بر اساس دلسوزی ممکن است فرصت هایی را برای تجربه یک رابطه معنادار و عاشقانه از دست بدهد. احساس تکلیف و بدهکاری: شریک زندگی کسی که ازدواج را براساس دلسوزی انجام داده است احتمال دارد احساس کند که در تکلیف و بدهکاری به دیگری است که این موضوع می تواند به یک بار روانی تبدیل شود. ناهمخوانی روابط: گاهی اوقات زوجین ممکن است از لحاظ فرهنگی، شخصیتی و اخلاقی با یکدیگر هماهنگ نباشند و احتمال دارد ازدواج بر پایه ترحم و دلسوزی این ناهمخوانی ها را به طور کامل نادیده بگیرد. رضایت ناپایدار: ممکن است به مرور زمان، دلسوزی که در ابتدا به عنوان مبنایی برای رابطه بود، کم رنگ شود و جای خود را به بی تفاوتی و نارضایتی بدهد.

امیدواریم از مطالعه این مطلب نهایت استفاده را برده باشید. در پایان پیشنهاد می کنیم مقالات اشتباهات در ازدواج، اشتباهات سال اول ازدواج، تصورات اشتباه قبل ازدواج و هدف از ازدواج را نیز مطالعه فرمایید.

منبع : آرگا برچسب :