FARALinkچهارشنبه / ۲۰ تیر / ۱۴۰۳ - 10 July, 2024
چهارشنبه / ۲۰ تیر / ۱۴۰۳ - 10 July, 2024
ایران گرایی در غزل صائب تبریزی
 روزنامه آرمان / ۴ روز قبل / ۱۴۰۳/۰۴/۱۶
ایران گرایی در غزل صائب تبریزی
آرمان امروز : محمود فتوحی در بزرگداشت صائب تبریزی گفت این شاعر هرگز نام ایران را به بدی نمی بَرَد و آن جایی که آزردگی خودش را بیان می‌کند، بیشتر از واژه وطن استفاده می‌کند نه از نام ایران. مراسم بزرگداشت صائب تبریزی در خانه اندیشمندان علوم انسانی روز دوشنبه ۱۱ تیر در سالن حافظ [ ]
  در حال انتقال به متن خبر



آرمان امروز : محمود فتوحی در بزرگداشت صائب تبریزی گفت این شاعر هرگز نام ایران را به بدی نمی بَرَد و آن جایی که آزردگی خودش را بیان می‌کند، بیشتر از واژه وطن استفاده می‌کند نه از نام ایران.
مراسم بزرگداشت صائب تبریزی در خانه اندیشمندان علوم انسانی روز دوشنبه ۱۱ تیر در سالن حافظ برگزار شد.
محمود فتوحی رودمعجنی، در این مراسم در باب سه معنای ایران در نگاه صائب تبریزی سخنرانی ای را به صورت فایلی تصویری ارائه کرد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی که ساکن کانادا است، گفت: سخنم را با موضوع ایران از نگاه صائب آغاز می‌کنم. عبدالرحمن جامی را که خاتم الشعرای سنت فکری، ادبی، عرفانی فارسی می‌نامند و ده سال پیش از برآمدن صفویان درگذشت؛ در تمام آثارش تنها دو بار نام ایران را آورده، آن هم در دوگانه‌های ایران و توران یا یونان، که صرفاً تعبیری برای مبالغه و بزرگ نمایی یک مفهوم است. او حدود بیست بار واژه عجم را برای غیر عرب‌ها و عموماً ایرانی‌ها به کار می‌برد.
وی افزود: صد سال بعد از جامی، صائب، شاعر بزرگ عهد صفوی، واژه عجم را فقط یک بار برای غیر عرب‌ها و ایرانی‌ها به کار برده؛ ولی نام ایران را شانزده بار به مثابه یک هویت بارز و متمایز در اشعارش آورده است. ایران در نگاه صائب سه لایه معنایی دارد: یکی زاد بوم اوست. معنای زادبومی، مفهوم فرهنگی و یک مفهوم سیاسی است. این سه لایه در شانزده موضع از دیوان وی، از تقابل ایران با دیگری برجسته می‌شود و آن دیگری غالباً یک بیگانه است به نام هند. هند در شاهنامه و متون حماسی و ادبیات پیش از صفوی یک دیگریِ بیگانه و حتی یک معنی است، عالم معنی است و در حاشیه است. حتی در شعر شاعران عهد غزنوی که هند مغلوب ایران شده بود هم، یک سرزمین دور و مغلوب و مبهم است، اما در روزگار صائب هند، در کانون توجه و سرزمین آرمانی نخبگان ایرانی بود و به لحاظ فرهنگی حتی رقیب فرهنگ ایرانی هم قلمداد می‌شد.
فتوحی گفت: می‌دانیم که در هر دوره تاریخی، مفهوم ایران از تقابل با بیگانه یا یک دشمن برجسته می‌شود. ایران در برابر توران ایران در برابر یونان در برابر عرب در برابر مغول و در دوره‌ای که ما بحث از آن می‌کنیم در برابر هند. با آنکه ایران و هند به لحاظ زبانی و فرهنگی، در این دوره مناسبات بسیار نزدیک و آمیخته‌ای دارند؛ اما در نگاه صائب، ایران هویتی کاملاً متمایز است که سه مفهوم بزرگ در آن مندرج است. نگاه اول او به ایران، این است که ایران زاد بوم است؛ زادگاه و زیستگاه شاعر است و او بنیادهای خود و ریشه‌هایش را در آن جا می‌جوید و به آن تفاخر می‌کند، می‌ستاید و گاه از آن ملول و رنج رنجیده است، دل تنگ است و بیرون از این سرزمین خودش را غریب و فراموش شده میبیند به خاکش تعلق عاطفی دارد. می‌گوید که:
داشتم شِکوِه ز ایران، به تلافی گردون
در فرامُشکده هند رها کرد مرا
البته شِکوِه او از زادبوم خودش، ناشی از رنجی است که آشنایان و حسودان وطن به او می‌زنند و رفتار اهل وطن نفرتش را برمی‌انگیزد. با این همه دل آزردگی که از ایران دارد، اما هرگز نام ایران را در این مواضع به بدی نمی‌برد و آن جایی که آزردگی خودش را بیان می‌کند، بیشتر از واژه وطن استفاده می‌کند، و نه از نام ایران. می‌گوید که:
بشوی نقشِ وطن را به رودِ نیل از دل
که نیست آبِ مروّت به چشم، اِخوان را
تفاوت نگاه به ایران پس از هجرت به هند
این پژوهشگر در ادامه افزود: اما وقتی مهاجرت می‌کند و از مهاجرت پشیمان می‌شود، وطن را برتری می‌دهد؛ این جا از واژه ایران استفاده می‌کند:
صائب از سوختگی گر به سرت دودی هست
مشتِ خاکِ سیه هند به ایران ندهید/ مهر