FARALinkپنجشنبه / ۳ خرداد / ۱۴۰۳ - 23 May, 2024
پنجشنبه / ۳ خرداد / ۱۴۰۳ - 23 May, 2024
فیلم های جذاب جنگجویان وایکینگ
 روزنامه آرمان / ۱۴۰۳/۰۲/۲۳
فیلم های جذاب جنگجویان وایکینگ
آرمان امروز : بیننده امروز هنر هفتم اهمیتی به واقعیت داستان این گروه‌ها نمی‌دهد که واقعا چه اتفاقی پیرامون آن‌ها افتاده است. در واقع برای مخاطب امروز ظرافت‌های تاریخی هیچ فایده‌ای ندارد. در طول سال‌های مختلف پس از ظهور سینما، وایکینگ‌های شمالی، همراه با گاوچران‌های غربی و البته نینجا‌های شرقی، ستون‌های سرگرمی فیلم و سینما [ ]
  در حال انتقال به متن خبر



آرمان امروز : بیننده امروز هنر هفتم اهمیتی به واقعیت داستان این گروه‌ها نمی‌دهد که واقعا چه اتفاقی پیرامون آن‌ها افتاده است. در واقع برای مخاطب امروز ظرافت‌های تاریخی هیچ فایده‌ای ندارد.
در طول سال‌های مختلف پس از ظهور سینما، وایکینگ‌های شمالی، همراه با گاوچران‌های غربی و البته نینجا‌های شرقی، ستون‌های سرگرمی فیلم و سینما بوده و کماکان نیز هستند.
بیننده امروز هنر هفتم اهمیتی به واقعیت داستان این گروه‌ها نمی‌دهد که واقعا چه اتفاقی پیرامون آن‌ها افتاده است. در واقع برای مخاطب امروز ظرافت‌های تاریخی هیچ فایده‌ای ندارد.
آن‌ها جنگجویان اسکاندیناوی را به عنوان ماشین‌های کشتار بی‌باک می‌بینند که تماشای آن‌ها در پرده بزرگ سینما سرگرم‌کننده است.
The 13th Warrior
اقتباسی از رمان تاریخی مایکل کرایتون با عنوان «مرده‌خواران» که به نوبه خود بازسازی جذابی از بیوولف با اضافه شدن خاطرات احمد بن فضلان درباره وایکینگ‌ها بود. این فیلم در سال افسانه‌ای هالیوود یعنی ۱۹۹۹ اکران شد و هنوز هم به عنوان قدرتمندترین شکست سال از نگاه تجاری شناخته می‌شود. در واقع استودیو‌ها ۱۲۹ میلیون دلار بابت آن ضرر کردند. اما کارگردان جان مک تیرنان، که آثارش شامل فیلم‌هایی، چون جان سخت و غارتگر بود، پس از اینکه چندین نمایش آزمایشی با شکست روبرو شد، از پروژه کنار رفت. کرایتون ویرایش مجدد را بر عهده گرفت، پایان متفاوتی شکل داد و آهنگساز را تغییر داد.
اما علت دیده نشدن فیلم «سیزدهمین جنگجو» همزمانی اکران آن با درام عرفانی «حس ششم» بود؛ برای مخاطب آن دوره فیلمی در مورد پسری که مرده‌ها را می‌بیند بسیار جذاب‌تر از یک فیلم تاریخی درباره مرده‌خواران بود. تریلر تاریخی و دیوانه‌وار، اما همچنان رنگارنگ و سرگرم‌کننده جان مک تیرنان و مایکل کرایتون، سفر‌های احمد بن فضلان (آنتونیو باندراس)، شاعر دربار بغداد که پس از تبعید به سرزمین‌های شمالی، در لشکرکشی وایکینگ‌ها علیه وحشی‌های مرموز شرکت کرد را روایت می‌کند.
The Northman
کارگردان رابرت اگرز، در اولین پروژه کم‌هزینه‌اش فیلم «جادوگر»، آنیا تیلور جوی را که در آن زمان کمتر شناخته شده بود، به سینمای جهان کرد. این فیلم آنقدر محبوب شد که برای دومین فیلمش، یعنی درام روان‌کاو The Lighthouse، اگرز از ویلم دفو و رابرت پتینسون دعوت به همکاری کرد. اما سومین فیلم این کارگردان آرزوی دوران کودکی او بود. یعنی ساخت اثری در مورد وایکینگ‌ها. این کارگردان در کودکی به کونان بربر بسیار علاقه داشت، اما پس از سفر به ایسلند این عشق او به تاریخ واقعی اسکاندیناوی آغشته شد. نتیجه این عشق فیلم مرد شمالی شد. اثری برای پدر، برای مادر و برای والهالا! فیلم اگرز وحشیانه و خونین است؛ یک درام عظیم درباره وایکینگی به نام آملث (الکساندر اسکارسگارد) که از قاتلان پدرش انتقام می‌گیرد. او قصد دارد به عهد خونین خود عمل کند و آنچه را که از او ربوده شده است، یعنی پدر، مادر و پادشاهی را بازگرداند. چهره‌های معروف زیادی در قاب این فیلم حضور دارند: از آنیا تیلور جوی و ویلم دفو که قبلاً با اگرز کار کرده‌اند و نام‌های جدیدی، چون نیکول کیدمن که برای اولین بار با این کارگردان همکاری کردند.
Walhalla Rising
قبل از ساخت فیلم «Drive» که او را در سراسر جهان به شهرت رساند، نیکلاس ویندینگ رفن، کارگردان هنری معروف دانمارکی، یک فیلم ماجراجویی عرفانی سخت و عجیب درباره یک وایکینگ خاموش و جنگجویان صلیبی تولیدکرد. قهرمانان این فیلم سعی می‌کنند تا اورشلیم شنا کنند، اما راه خود را گم کرده و در نهایت به آمریکای شمالی می‌رسند، جایی که با سرخپوستان برخورد می‌کنند. همچنین باید بدانید که نقش شخصیت اصلی فیلم را بازیگر دانمارکی محبوب مدس میکلسن بازی می‌کند.
آیا خشونت در این فیلم رفن زیاد است؟ بدون شک بله؛ این کارگردان که معتقد است از نظر احساسی، فرد از طریق رابطه جنسی یا خشونت، خود را به صورت هنری ابراز می‌کند، می‌گوید: هنر نوعی عمل خشونت آمیز است؛ و در خشونت یک تمایلات خاصی وجود دارد که من را مست و منقلب می‌کند؛ بنابراین با چنین نگاهی به سینما، باید بدانید فیلم خیزش والهالا با محوریت جنگجویان وایکنیگ یک اثر به شدت خشن و خونین است.
Northmen: A Viking Saga
یک فیلم اکشن، تاریخی و خونین در مورد وایکینگ‌های خشن و مبارزه سخت آن‌ها با مزدوران وحشی یک پادشاه خشمگین اسکاتلندی. از یک فیلم با جنجویان وایکینگ چه انتظاری دارید؟ شاید دسیسه سیاسی. شاید ماجراجویی و نبرد و یا شاید دیالوگ‌های حماسی و دیدن اسطوره‌های معروفی از مردم شمال. با این حال، این احتمال بسیار بیشتر است که شما منتظر یک نبرد خونین بین وایکینگ‌ها و همسایگان آن‌ها باشید؛ و این فیلم دقیقاً همان نوع سینمای پر از تستوسترون و آدرنالین است که توسط کلودیو فاخ سوئیسی ساخته شده که رهبری گروه فیلمبرداری از سراسر جهان را بر عهده داشت. در چنین فیلمی، هر ثانیه‌ای که به معرفی و توسعه شخصیت‌ها اختصاص می‌یابد اهمیت دارد و کارگردان سوئیسی از این ثانیه‌ها هوشمندانه و حساب شده استفاده می‌کند. اگر بخواهم این فیلم را با اثری دیگر که هم خون آن است مقایسه کنم، بهترین مثال آن است که بگوییم این فیلم «Centurion» نیل مارشال با بازی مایکل فاسبندر است. در آنجا نیز داستان در مورد یک دسته کوچک بود که راه خود را از طریق قلمرو دشمن به سمت آزادی باز می‌کنند و با دشمنانی که دنباله رو آن‌ها هستند می‌جنگند.