FARALinkپنجشنبه / ۷ تیر / ۱۴۰۳ - 27 June, 2024
پنجشنبه / ۷ تیر / ۱۴۰۳ - 27 June, 2024
اولویت رویکرد ایجابی در فرهنگ سازی
 روزنامه آرمان / ۱۴۰۳/۰۲/۳۰
اولویت رویکرد ایجابی در فرهنگ سازی
«آرمان امروز» در گفت وگو با کارشناسان بررسی می کند آرمان امروز- وحید استرون: فرهنگ سازی و افزایش آگاهی با روش های تشویقی، آگاهی بخشی رسانه ای و اجتماعی و در سطوح جامعه یکی از راهکارهای متداول در کشورهای توسعه یافته برای ایجاد یک فرهنگ یا هنجار است. این فرهنگسازی به روش های مذکور [ ]
  در حال انتقال به متن خبر

«آرمان امروز» در گفت وگو با کارشناسان بررسی می کند

 

آرمان امروز- وحید استرون: فرهنگ سازی و افزایش آگاهی با روش های تشویقی، آگاهی بخشی رسانه ای و اجتماعی و… در سطوح جامعه یکی از راهکارهای متداول در کشورهای توسعه یافته برای ایجاد یک فرهنگ یا هنجار است. این فرهنگسازی به روش های مذکور می تواند در تاروپود زندگی شخصی افراد نهادینه شود و سپس در رفتار تک تک مردم و در مراودات فردی و اجتماعی به یک عادت و به هنجار تبدیل و سپس به تمام سطوح جامعه گسترده تسری پیدا کند. به طور قطع روش های ایجابی و فرهنگ سازی مهم ترین و موثرترین راهکارهای ترویج مسائل مختلف از جمله مسائل فرهنگی و عرفی جامعه است.

اما سوالی که مطرح است در کشورمان تا چه اندازه به مقوله فرهنگسازی و افزایش آگاهی های جامعه توجه می شود؟. در شرایطی که فرهنگ یک امر زمانبر و دیربازه است، آیا مدیران ما حوصله و تاب این فرهنگسازی، تبعات و هزینه های مادی و معنوی آن را دارند؟ شاید نمونه بارز و مثال کلیشه ای در این رابطه «بستن کمربند ایمنی» در دهه ۸۰ بود که با همکاری چندین نهاد از جمله راهور، صدا و سیما، ارگان های آموزشی این فرهنگ در جامعه نهادینه شد و سال ها بعد پلیس برای متخلفانی که کمربند نمی بستند، جریمه و اقدامات سلبی در نظر گرفت؛ آن هم در آخرین گام. اما اتفاقات چند سال اخیر از نادیده گرفتن فرهنگسازی به عنوان یک اصل مهم در بیشتر مواقع روایت دارد. اینکه در مقوله های مختلف از جمله حجاب و عفاف، گشت ارشاد یا حجاب بان ها و تصویب قوانین برای جریمه مالی و حتی زندانی به عنوان راهکاری قهری و سلبی، در نخستین گام آیا می تواند موثر باشد؟ آن هم برای مقوله فرهنگی مانند حجاب.

از تایید ذهنی تا مشارکت
همان طور که اشاره شد زمانی که قوه قهریه در اولین گام مورد استفاده قرار می گیرد، آن هم در شرایطی که در همه جای دنیا آخرین راه حل به حساب می آید و اصل فرهنگسازی به عنوان اولین قدم تا حد زیادی فراموش می شود، نشان از ضعف کارهای فرهنگی دارد. چرا نمی توان سایر ابزارها را به کار گرفت تا گروهی را به مشارکت یا پرهیز از موضوعی متقاعد کنیم و کمتر به اقدامات قهری رو آوریم؟ برای پاسخ به این سوال، به سراغ حمید مستخدمین، جامعه شناس رفتیم و او معتقد است: در خصوص مشارکت اعضای جامعه و پیشرد فرهنگ و فرهنگسازی می توان به سه مقوله اشاره کرد، ابتدا کاربست عناصر فرهنگی در هر گروه، سازمان و جامعه که همبستگی مثبت با تعلق اجتماعی افراد دارد. هر چقدر تعلق اجتماعی بیشتر باشد به همان نسبت پای بست رهنمودهای فرهنگی در یک جامعه و گروه ها، قوت بیشتر می گیرد. بنابراین ضروری است برای فرهنگسازی حتما به مقوله تعلق اجتماعی توجه بیشتری داشته باشیم.
دکتر مستخدمین، مقوله دوم را بحث مشارکت اعضا و فرهنگ سازی با اقنای فکری اعضا می داند که با همبستگی مثبت ارتباط مستقیم دارد، و در ادامه گفته هایش می افزاید: هر چقدر اعضای یک گروه، سازمان یا جامعه به اقنای فکری برسند، به همان نسبت ما شاهد این قضیه هستیم که این افراد از تایید ذهنی به مشارکت عملی می رسند. یعنی اگر به این باور و به این ایمان برسند که این فرهنگ یا این رفتار نیازی از نیازهای آنها را به بهترین شکل ممکن تامین خواهد کرد، در فرهنگ و فرهنگسازی مشارکت عملی جدی خواهند داشت.
سومین مقوله ای که این جامعه شناس به آن اشاره دارد این است که «باورهای فرهنگی که بر اساس نیازها از درون گروه، سازمان یا جامعه سرچشمه گرفته باشند و بخواهد نیازهای اعضای گروه را تامین کنند، مطمئنا این فرهنگ، عناصر یا خرده فرهنگ، پایدار خواهد بود. فرهنگ را نباید امری ایستا در نظر گرفت. فرهنگ امری پویا و دینامیک است که امکان دارد برمبنای جغرافیا، زمان یا مکانی تغییر کند، همان طور که می دانیم عناصر فرهنگی که در یک زمان و مکان دارای کارکرد نباشند فراموش می شوند، اما عناصر فرهنگی که در آن جغرافیای زمانی و مکانی دارای کارکرد و به خصوص کارکرد مثبت هستند، به حیات خویش با قدرت ادامه می دهند.

فرهنگ سازی بر اعتماد متقابل
با توجه به این صحبت ها، این سوال همچنان پابرجاست که چرا ما در فرهنگسازی ضعف داریم و اقدامات قهری و زور مشروع که در مواقعی همراه با خشونت های کلامی و فیزیکی است و برای کشور هزینه های زیادی به همراه می آورد، چرا آخرین اقدام نیست؟. آیا ما برای پیشبرد منویات و اهداف فرهنگی، ناگریز هستیم که زور استفاده کنیم؟ مشکل کجاست؟ آیا کارهای فرهنگی بلد نیستیم که آخرین گام را در اول برمی داریم؟
امیر محمود حریرچی، جامعه شناس در پاسخ به این ابهامات به خبرنگار «آرمان امروز» می گوید: «فرهنگسازی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته دنیا یک مدل است و واژه ای که ما در فرهنگسازی به کار می بریم این است که ما انسان ها را به جایی برسانیم که لحاظ فرهنگی احساس مسئولیت داشته باشند. برای فرهنگسازی مقدمات نیاز است، مثلا باید یک جامعه از نظر اقتصادی، تامین معیشت و زندگی مردم وضعیت مناسبی داشته باشد و در رفاه نسبی باشند. جامعه از لحاظ سیاسی آگاهی های لازم را باید داشته باشد و از نظر اجتماعی بتوان آسیب ها را به کمترین سطح رساند و آن زمان باید انتظار داشت که مردم به فرهنگ و اصل فرهنگسازی توجه کنند. زمانی که ما این اصول را در سطح پایینی در جامعه خود داریم، خواه ناخواه فرهنگسازی جواب نمی دهد چون انتقادات افزایش پیدا می کند و اعتماد عمومی در سطوح جامعه کاهش می یابد. زمانی شما می خواهید به اجبار، زور یا از طرق فرهنگی به یک موضوع توجه کنید، اولین سوال مردم این است که چرا اول در رابطه با اختلاس ها و فساد اداری فرهنگسازی نمی شود و چرا در آنجا قوانین و مقررات حکمفرما نیست؟. بنابراین اولین ضرورت فرهنگسازی اعتماد متقابل است و برای این کار ابتدا دولت ها باید با جرایم و فسادهایی که در بنده خود وجود دارد، برخورد کند و سپس با افزایش اعتماد عمومی، فرهنگ و فرهنگسازی را در سطوح جامعه ایجاد نماید.
وی معتقد است با توجه به اتفاقات اخیر، احساس من این است که در این مورد یک اراده ای وجود دارد که خود خواسته در مقوله های فرهنگی به زور و اقدامات سلبی روی آورند و خاطرنشان می کند: این در حالی است که متاسفانه ما در پایین تر سطح اراده برای فرهنگسازی و برخورد با فساد مالی هستیم و جامعه در مقاطع زمانی با مشکلات اقتصادی و اخبار فساد مالی بیشتر مواجه می شود. در این شرایط فرهنگسازی خیلی نمی تواند در موضوعات دیگر راهگشا باشد. فرهنگ براساس شرع، آداب و رسوم، سنت ها و باورهای اعتقادی انسان ها، هنجارهای جامعه و… شکل می گیرد، اما در کجای شرع و سنت آمده که خشونت می تواند جایز باشد؟ بی شک با سکوت، شعار، دستور و… نمی توان فرهنگسازی کرد و اگر در این شرایط مسئولان بخواهند و اراده ای برای کار فرهنگی در مقوله های مختلف داشته باشند، نمی توانند چون زمینه های آن در جامعه وجود ندارد.

البته فقدان فرهنگسازی فقط مربوط دولت ها نمی شود و شرایط جامعه از سوی مردم به شکلی پیش رفته که احساس مسئولیت بسیار کم دیده می شود و باعث شده مشارکت مردمی که یکی از اصول برای رسیدن به اهداف فرهنگی است، به نتایج مناسبی نرسد. مردمی که برای نیازهای اولیه زندگیشان صبح تا شب کار می کنند و سطح خشونت های کلامی و رفتاری آنها (به گواه آمار پزشکی قانونی در چند سال اخیر) افزایش داشته و آستانه صبر نزول کرده، توجه چندانی به فرهنگ و فرهنگسازی ندارند و باعث شده سرمایه اجتماعی هر روز و با توجه به شرایط اجتماعی، کاهش یابد. از همین رو مشارکت در امور اجتماعی و جامعه کاهش پیدا می کند. در این شرایط در اولین قدم به سمت آخرین راهکار یعنی اقدامات سلبی و قهری می رویم و نتیجه آن هم معکوس خواهد داشت، چون با اینگونه اقدامات در ابتدا جامعه دچار شوک مقطعی و سپس چون احساس مسئولیتی به وجود نیامده، در نتیجه اقدامات سلبی نیز یا بی تاثیر یا نتیجه عکس خواهد داد.
دکتر حریرچی در پایان صحبت هایش می افزاید: فرهنگ یک مقوله زمانبر است و با یک ماه یا یک سال منتهی به نتیجه نخواهد شد و همان طور که بارها گفتم نیاز به مقدمات مذکور دارد که منتهی به جلب مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی شود. اقدامات فرهنگی یعنی انسان های در شکل های مختلف جامعه مسئول تربیت کنید. رسانه های ما مخصوصا صدا و سیما نظام آموزشی، تحقق وعده ها در انتخاب ها و… که باید زمینه ساز فرهنگسازی باشند، تا چه اندازه در این فرهنگسازی موفق بوده اند. شاید جالب باشد بدانید، در سال های اولیه دهه ۸۰ که انیمیشن «سیاساکتی و دوستان» پخش می شد، رفتارهای رانندگی، ترافیکی و احترام به قوانین افزایش چشمگیری داشت، اما با وجود اینکه مسئولان از تاثیر آن انیمیشن آگاه بودند، آن را تعطیل و حالا افزایش مبالغ جرایم رانندگی و توقیف موتور سیکلت ها و … را که نمونه اقدامات سلبی است را در دستور کار قرار داده اند. در پایان باید بگویم که اقدامات قهری و سلبی احترام و اعتماد به وجود نمی آورد و باعث افزایش اعتماد متقابل نمی شود.