FARALinkشنبه / ۳۰ تیر / ۱۴۰۳ - 20 July, 2024
شنبه / ۳۰ تیر / ۱۴۰۳ - 20 July, 2024
نقشه راهنمای ورود به بورس چیست؟ /  کدام سناریو برای بورس رقم می‌خورد؟
 سایت اقتصاد ۱۰۰ / ۴ ساعت قبل
نقشه راهنمای ورود به بورس چیست؟ / کدام سناریو برای بورس رقم می‌خورد؟
اقتصاد 100-بورس تهران در هفته‌ای که گذشت، شاهد نوساناتی نه چندان چشمگیر بود. در حالی که گمانه‌زنی‌ها در خصوص احیای برجام و رفع تحریم‌ها امیدواری‌هایی را در میان فعالان بازار ایجاد کرده بود، اما بی‌عملی سیاستگذار در اتخاذ تدابیر مناسب و همچنین تداوم ابهامات در فضای سیاسی و اقتصادی، مانع از رشد محسوس قیمت‌ها و رونق معاملات شد.
  در حال انتقال به متن خبر

در این میان، دو دسته از سهامداران با استراتژی‌های متفاوت در بازار حضور دارند.

سهامداران کوتاه‌مدت: این دسته از سهامداران به دنبال نوسانات کوتاه‌مدت بازار هستند و برای آنها نقاط ورود و خروج از بازار اهمیت زیادی دارد. آنها به دنبال شناسایی فرصت‌های کوتاه‌مدت برای کسب سود هستند و به نوسانات روزانه قیمت‌ها و اخبار و رویدادهای کوتاه‌مدت توجه زیادی می‌کنند.

سهامداران بلندمدت: این دسته از سهامداران به دنبال کسب بازدهی در بلندمدت هستند و کمتر به نوسانات کوتاه‌مدت بازار توجه می‌کنند. آنها به دنبال شرکت‌هایی با بنیان‌های قوی و چشم‌انداز آتی روشن هستند و در بلندمدت در سهام این شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند.

برای تشخیص نقاط ورود مناسب به بازار، سهامداران باید به فاکتورهای مختلفی مانند شاخص‌های پولی و بانکی، مسائل سیاسی و ریسک‌های سیستماتیک توجه کنند.

    شاخص‌های پولی و بانکی: این شاخص‌ها نشان‌دهنده وضعیت نقدینگی در اقتصاد و سیاست‌های پولی دولت هستند. تغییرات در این شاخص‌ها می‌تواند بر تقاضا برای سهام و قیمت‌ها تاثیر بگذارد.

    مسائل سیاسی: تحولات سیاسی داخلی و خارجی، از جمله انتخابات، مذاکرات بین‌المللی و تنش‌های ژئوپلیتیکی، می‌توانند بر فضای سرمایه‌گذاری و تمایل به سرمایه‌گذاری در بورس تاثیر بگذارند.

    ریسک‌های سیستماتیک: ریسک‌های سیستمی مانند بلایای طبیعی، بحران‌های اقتصادی و شیوع بیماری‌ها، می‌توانند بر کل بازار سهام تاثیر منفی بگذارند.

در حال حاضر، مهم‌ترین فاکتور سیاسی که بر بازار سهام ایران تاثیر می‌گذارد، احتمال احیای برجام و رفع تحریم‌ها است.

احیای برجام و رفع تحریم‌ها می‌تواند به ورود سرمایه‌های خارجی به کشور، رونق اقتصادی و افزایش تقاضا برای سهام منجر شود. با این حال، بی‌عملی سیاستگذار در اتخاذ تدابیر مناسب برای جذب نقدینگی و حمایت از بازار سهام، همچنان مانع از رشد محسوس قیمت‌ها شده است.

کارشناسان به سهامداران توصیه می‌کنند که با احتیاط در بازار سرمایه‌گذاری کنند و قبل از هرگونه اقدامی، به طور کامل تحلیل و بررسی‌های لازم را انجام دهند.

علاوه بر این، سرمایه‌گذاران باید به افق سرمایه‌گذاری خود و ریسک‌پذیری خود توجه کنند و متناسب با این دو فاکتور، استراتژی سرمایه‌گذاری خود را انتخاب کنند.

در ادامه، به بررسی برخی از مهم‌ترین تحولات و رویدادهای بازار سهام در هفته گذشته می‌پردازیم:

    کاهش سرعت خروج پول حقیقی: در حالی که در هفته‌های اخیر شاهد خروج قابل توجه پول حقیقی از بازار سهام بودیم، در هفته گذشته سرعت این خروج کاهش یافت. این امر می‌تواند نشان‌دهنده افزایش امیدواری سهامداران به آینده بازار باشد.

    کاهش ارزش معاملات: ارزش معاملات در هفته گذشته نسبت به هفته قبل کاهش یافت. این امر نشان‌دهنده کاهش حجم معاملات و احتیاط بیشتر سهامداران است.

    رشد اندک شاخص‌ها: با وجود نوسانات روزانه، شاخص‌های بورس در مجموع در هفته گذشته رشد اندکی را تجربه کردند.

چشم‌انداز بازار سهام در هفته‌های آینده به تحولات سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی بستگی دارد.

تحلیل بازار بورس

یکی از موارد مهم در شرایط کنونی رفتار سیاستگذار در بازار سهام است که می‌تواند در سطح انتظارات فعالان بورس تهران اثر قابل‌توجهی داشته‌باشد. استفاده از تدابیر به‌موقع در بزنگاه‌های حساس می‌تواند از بورس مکانی برای جذب نقدینگی قدرتمند بسازد، اما آنچه در هفته‌های اخیر مشاهده کرده‌ایم حاکی از آن است که بی‌عملی سیاستگذار نه‌تنها انتقاد کارشناسان بورسی را به‌دنبال داشته، حتی در سرکوب شدید ورود پول و کاهش ارزش معاملات خرد نیز موثر بوده‌است، به همین‌دلیل است که بازار از بندفروش حقیقی‌ها رها نمی‌شود.

ارزش معاملات از ۵هزار میلیاردتومان در نخستین روز بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری چهارشنبه به ۲هزار و ۵۸۷میلیارد تومان رسید. معامله‌گران در معاملات دیروز همچنین به رخدادهای بین‌المللی واکنش نشان‌دادند، اما فضای تردید نرخ دلار در بازار داخل و همچنین قیمت کالاها باعث شد نسبت عرضه به تقاضا همچنان قدرتمند باشد و از رشد محسوس قیمت‌ها جلوگیری کند. البته در پایان معاملات دیروز همه شاخص‌های سهامی در مسیر رشد اندک قرارگرفتند.

سرمایه‌گذاران مختلف، افق سرمایه‌گذاری گوناگونی دارند. برخی از آن‌ها دید کوتاه‌مدتی دارند و برای بازه‌های زمانی کوتاه، راهی بازارهای مختلف می‌شوند و با کسب سودهای موجود در آن بازار در آن مقطع زمانی از آن بازار خارج‌شده و به‌دنبال فرصت سرمایه‌گذاری دیگری می‌گردند که پتانسیل خلق سود و کسب بازدهی را برای آن‌ها داشته‌باشد. در سمتی دیگر، سرمایه‌گذارانی نیز وجود دارند که برخلاف گروه قبلی، چشم‌انتظار نوسانات کوتاه‌مدت در بازارها نمی‌مانند و از فعالیت سرمایه‌گذاری خود، انتظارات کسب بازدهی چشمگیر در کوتاه‌مدت را ندارند و کسب بازدهی را منوط به حضور بلندمدت در یک بازار می‌دانند.

معمولا برای گروه دوم یعنی سرمایه‌گذارانی که افق زمانی طولانی‌تری دارند، چندان نقاط ورود و خروج در روندها مهم نیست. البته شایان ذکر است که ورود در نقطه بهینه به بازارها و در زمانی‌که بازار موردنظر دچار حباب مثبت قیمتی نیست، می‌تواند فعالیت سرمایه‌گذاری فرد را زودتر به کسب بازدهی منتج کند، اما در یک نگاه مقایسه‌ای می‌توان این‌چنین استنباط کرد که شناسایی نقاط مناسب و بهینه برای خرید و فروش برای سرمایه‌گذارانی که دید و افق زمانی کوتاه‌مدتی دارند، بسیار حیاتی‌تر و مهم‌تر از سرمایه‌گذاران بلندمدت است.

برای مثال اگر شاخص مبنا را شاخص‌کل بورس تهران قرار دهیم، کسی که در سقف مرداد سال۹۹ وارد بازار سهام شده، بعد از گذشت قریب به چهار سال از آن مقطع، شاید هنوز بخشی از ضرر و زیان‌های وی جبران نشده باشد، در سمت دیگر اگر کسی در آبان سال۱۴۰۱ اقدام به خرید سهم در بورس تهران کرده‌باشد، با توجه به رقم کنونی شاخص، اکنون از فعالیت سرمایه‌گذاری خود سود کسب کرده‌است.

همین موضوع اهمیت نقاط ورود و خروج مناسب به بازارها را بیش از پیش به مخاطب یادآور می‌شود، اما در بازاری مثل بورس تهران، یک سرمایه‌گذار که افق زمانی کوتاه‌مدت دارد و قصد دارد از نوسانات قیمت سهام حداکثر بهره را ببرد، چگونه نقطه شروع روندهای صعودی را تشخیص دهد؟ یک فرد برای پاسخ به چنین سوالی باید چه فاکتورها و پارامترهایی را زیرنظر گرفته و تحلیل کند؟ مسائل پولی و بانکی

در پاسخ به سوال فوق می‌توان گفت که عموما برای تشخیص نقاط ورود مناسب به بورس، فرد باید تسلط کاملی بر اقتصاد کلان داشته‌باشد و اثر تغییرات در ترکیب کل‌های پولی و درصد تغییرات آن‌ها و اتفاقات حاکم بر نظام پولی و بانکی بر بازار سهام را به‌درستی درک و سپس تجزیه و تحلیل کند. به‌علاوه فرد باید توانایی تجزیه و تحلیل و ربط‌دادن زنجیروار مفاهیم به یکدیگر را داشته‌باشد.

برای مثال وقتی رشد نقدینگی از متوسط بلندمدت خود فاصله معناداری می‌گیرد، فرد باید از این گذرگاه تورم افسارگسیخته ماه‌های آتی را پیش‌بینی کند و تشخیص دهد که با وجود نرخ بهره حقیقی منفی موجود در اقتصاد و تورم بالا، سپرده بانکی پناهگاه مناسبی برای حفظ ارزش سرمایه فرد دربرابر تورم نخواهد بود و برای جلوگیری از کاهش ارزش پول، باید پول خود را به بازاری انتقال دهد که پتانسیل حفاظت از ارزش سرمایه وی را دارد.

شتاب‌گرفتن رشد نقدینگی باید فرد را به این نتیجه برساند که احتمالا نرخ ارز در ماه‌های آتی با افزایش مواجه خواهد شد و سیل نقدینگی افراد حقیقی برای حفظ ارزش پول راهی بازارهای دارایی خواهد شد و در این اثنا بازار سهام نیز به‌عنوان یکی از این بازارها با استقبال مواجه خواهد شد. در مثالی دیگر می‌توان گفت که فرد باید تشخیص دهد که تغییر ناگهانی نرخ‌های بهره موجود در اقتصاد، به بازاری مثل بازار سهام شوک ناگهانی وارد خواهد کرد، نظیر آنچه در بهار۹۹ برای بورس تهران رخ‌داد.

در بهار آن سال نرخ بهره بین‌بانکی با کاهش معناداری مواجه شد و این موضوع، یکی از دلایلی بود که موجبات شکل‌گیری حباب قیمتی را در پنج ماه اول سال۹۹ در بورس تهران فراهم کرد. افزایش یک‌باره و ناگهانی همین متغیر نیز یکی از عوامل دیگری بود که سبب شد شتاب تخلیه هیجان در شاخص‌های سهامی با سرعت معناداری ادامه یابد، پس می‌توان گفت که بررسی شاخص‌های پولی و اطلاعات اقتصاد کلان یکی از مواردی است که فرد سرمایه‌گذار با بررسی آن می‌تواند تا حدودی به نقاط شروع روند صعودی بازارها و شدت و حدت تداوم روندها پی ببرد. مسائل سیاسی

موضوع دیگری که فرد با بررسی آن‌ها قادر به تشخیص نقاط بهینه ورود یا خروج به بازاری مثل بورس است، مسائل سیاسی است، یعنی یک تحلیلگر و سرمایه‌گذار بورسی باید تسلط نسبی بر مسائل سیاسی و اثرات کنش‌ها و واکنش‌های قدرت‌های سیاسی و اقتصادی جهان و منطقه داشته‌باشد و اثرات تصمیمات سیاسی اقتصادهای بزرگ دنیا بر اقتصاد جهانی و قیمت کامودیتی‌ها را به‌درستی درک کند، همچنین ضروری است که فرد با بینشی ژرف اثر فعل و انفعالات و فراز و نشیب‌های روابط دیپلماتیک کشور خود با سایر کشورها را موردبررسی قرار دهد تا بتواند اثر این موضوعات بر بازارهای داخلی کشور و به‌خصوص بازاری مثل بورس تهران را تفسیر کند.

برای مثال بعد از امضای برجام در زمستان سال۹۴ و زدوده‌شدن موقت سایه تحریم‌ها از سر اقتصاد کشور، شاخص گروه خودرو و ساخت قطعات به دلایلی نظیر احتمال سرمایه‌گذاری‌های خارجی در صنعت خودروی کشور و امکان دستیابی به تکنولوژی تولید به‌روز جهانی با رشد معناداری همراه شد که این موضوع اثر یک کنش سیاسی بر مقوله اقتصاد و بازاری مثل بورس را توضیح می‌دهد. در مثال دیگری می‌توان به انتخابات آمریکا در سال۹۹ اشاره کرد. تا زمانی‌که شانس دونالد ترامپ از جو بایدن درنظرسنجی‌های رسانه‌های مختلف آمریکا بیشتر بود، بازارهای ارز، طلا و سکه در ایران، پیروزی ترامپ را پیش‌بینی کرده‌بودند و تب داغ تقاضا در بازارهای مذکور برقرار بود.

قیمت دلار در اواخر مهر سال۹۹ به سقف قیمتی آن زمان خود یعنی ۳۲هزارتومان رسید و قیمت سکه نیز سقف آن زمان خود را در کانال ۱۶میلیونی تجربه کرد. درست از زمانی‌که درنظرسنجی‌های ایالات‌متحده شانس بایدن از ترامپ پیشی‌گرفت، شاهد کاهش التهاب بازارها بودیم و بازارهای مذکور با افت از سقف‌های قیمتی خود همراه شدند. در مثال بعدی به سلسله ریسک‌های سیستماتیک ابتدای سال‌جاری اشاره می‌شود.

سیزدهم فروردین سال‌جاری، اسرائیل کنسولگری ایران در سوریه را هدف قرار داد و بعد از این اتفاق، قابل پیش‌بینی بود که ریسک‌های ژئوپلیتیک با افزایش همراه خواهد شد و اثر منفی این موضوع را بر بورس تهران شاهد خواهیم بود. همین موضوع نیز به حقیقت بدل شد و بازار پس از این اتفاق در مسیر نزولی حرکت کرد.

اوج واکنش بازار سهام نیز یک روز قبل از پاسخ پهپادی-موشکی ایران به اسرائیل بود که در یک روز شاخص‌کل بورس با افت ۵۰هزارواحدی همراه شد، پس در مقام جمع‌بندی می‌توان گفت که باید توجه به مسائل سیاسی و آمارهای پولی و بانکی برای تشخیص نقاط بهینه ورود به بازارها و خاصه بورس مدنظر قرار گیرد. کدخبر: ۱۲۸۹۸۵ ۳۰ تیر ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۰ ویژه وبگردی بورس بازار سهام توافق هسته‌ای لینک کوتاه کپی شد