سایت حیات / ۱۴۰۳/۰۴/۲۱
«زُهَیر بن قَین بَجَلی»؛ دل را سپرد دست «حسین» و... «زهیر» شد!
شب پنجم شب «زهیر» است که از حسین و کربلایش گریزان بود و میخواست به خیالش، از دردسر دور باشد، اما وقتی بخت تو عاشورا باشد و قسمتت سرباختن در پای فرزند فاطمه (س)، هرچه هم که بگریزی، اسیر و صید جذبه آن نگاه میشوی و میروی تا ناکجایی از جنس جنون... عشق، دستت را میگیرد و شهیدت میکند و: «زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی»