سایت خبرآنلاین / ۱۴۰۲/۱۱/۲۳
ماجرای «م – دهاتی»؛ روزنامهنگاری که با زبان سرخ سر سبزش را به باد داد
شب جمعه ساعت ده بود که تلفن زنگ زد و وقتی آن را برداشتم صدای گریهآلود نصرالله شیفته را شنیدم که پیدرپی با بیقراری تکرار میکرد: «مسعود را کشتند... مسعود را کشتند...» با عجله خود را به مریضخانهی شفا رساندم و وقتی میخواستم وارد شوم دمِ در با قیافهی گرفتهی دکتر یزدی مصادف شدم. - دکتر چه خبر؟ - هیچ! تسلیت میگویم.