سایت خبرآنلاین / ۱۴۰۲/۱۱/۲۱
خاطرات انقلابی شنیدهنشده از مصطفی پورمحمدی: ما یک شناسنامه پاکستانی هم داریم...
گفتیم قاچاق میرویم پاکستان و از پاکستان گذرنامه میگیریم و میرویم مثلا لبنان، سوریه، در اردوگاههای فلسطینی و آنجا آموزش نظامی میبینیم... حالا ما یک شناسنامه پاکستانی هم داریم، اولین جایی است که اعتراف میکنیم... روز ۲۲ بهمن من اول میدان سپاه پادگان عشرتآباد بودم، پادگان گارد بود... از آنجا با یک جمعیتی از پشت پادگان ریختیم داخل و با آتش و اینها، وقتی وارد پادگان شدیم رفتیم سراغ اسلحهخانهها و هرکدام یک کلاهخود به سر خودمان گذاشتیم، یک اورکت افسری، من یک ژ۳ برداشتم، یک هفتتیر رولور برداشتم و همه از آنجا اسلحه برداشتیم...