روزنامه شرق / ۱۴۰۲/۱۲/۱۳
پاسخ به زندگی
گاه به نظر میرسد زیستن با خیال مرگ شوری در آدمی به وجود میآورد که زندگی نمیتواند. راوی «بوف کور» با خیال مرگ زندگی میکند و زندگیاش با آن خیال التیام مییابد. او با خود فکر میکند که تنها در موقع مرگ است که قیافهاش از اینهمه وسواس رها میشود و حالت طبیعی به خود میگیرد، او با شیفتگی به مرگ میاندیشد تا از جهان رسالهها و عشقهای اثیری و تکراری که در آن گرفتار است، خلاصی پیدا کند و به چرخه طبیعت بپیوندد. هدایت به چرخه طبیعت «تداخل آلی چیزها در یکدیگر» نام میدهد.